محل تبلیغات شما
از خطاهای خواسته و نا خواسته در متون ما را ببخشید و تذکر دهید - زیادی خرده نگیرید .سپاس
بوته بالشتکی کلاه میر حسن که تقریبا شکل نیمکره ای و شبیه کلاه واقعیست که نزد عشایر باصری به بوته کپ =cope با تلفظ cope ،معروف است در اواخر بهار تا شهریور به تناسب به گل های ریز و صورتی ، سفید  کرمی  در سر بوته با شکل خاصی مینشیند و زیبایی خاصی دارد . زنبور عسل علاقه به شهد گلهای ان دارد و به فصل گل شهد برداری میکند و چون جنبه دارویی دارد بنا بر این عسل ان که نوعی درختچه پایا و راست بنام گون هم تقریبا شبیه همین خانواده است عسل ان بسیار خوب و خوشمزه و خواص دارویی خوبی داراست .  مورد استفاده دیگر ان  که در دامنه ها و کوهستان و بلندیهای ییلاق میروید و دشتمال( بدون فاصله و بهم چسبیده در سطح وسیع دشت و کوهستان و دامنه را پوشانده است ) بوفور یاقت میشود ، برای خبر رسانی و کمک و امداد رسانی انی از دود کردن این بوته استفاده میشده است . با روشن کردن و آتش زدن بوته فقط و فقط دود از آن خارج میشود و تا ارتفاع زیاد و ستونی و توده ای به آسمان بالا میرود .دود ان تا سقف اسمان کشیده میشود و از نقاط دور دیده میشود و در نزاع ها و یا برای کسب خبر های مهم در زمانهای گذشته از دود ان بهترین بهر ه برداری را میکردند . کپ اصطلاحی نزد ایلات هست که ظروف وارونه شده را کپ نامند حالا یا این از ان یا آن از این گرفته شده است . مثلا "لگن را کپ کن" و یا کپ بخواب یعنی دمرو  افتادن خیلی کاربرد محاوره ی روزمره دارد . برخی هم از بوته های خشک کپ برای بره و کهره های نوزاد اغل کوتاه و محکم درست میکردند که از گزند ات و برخی خزندگان در امان بود . بوته ان خار های خشک و تیز و فرو رونده دارد که اکثر حیوانات و موجودات کوچک از ان دوری میکنند. فعلا تصویر های متنوع در دسترس نداریم . به محض فراهم شدن تصویر جبران خواهد شد .
تعجب نکنید برخی مفاهیم مختص ایلیاتی هاست و علاقه  به شنیدن  مفاهیم و عبارتها دارند . بناچار این اصطلاحات را اینجا میبینید !!
چند مفهوم و معنای : کپ : فرود آمدن - ریختن به زمین  مانند آب ، روغن یا هر مایع دیگر - وارو شدن -  ظرفی را وارونه قرار دادن -در پوش گذاشتن روی چیزی - وارونه خفتن - کپه کپه = توده - مجموعه  دورهمی ( کاربرد ایلی ) گله را از قله کپ کن پایین - آخی بادیه روغنی کپ شد( منظور محتوای روغن گوسفندی درون آن ) -  چغ (چق ) کشکی یهو روی زمین کپ شد -قابلمه را روی تاس کپ کن - بج  قهر کرده توی قاش گله کپ خوابیده -گوسفندان از گرمای تابستان کپه کپه زیر سایه درختان بنه و ارژن نفس نفس میزنند و سر بتو، هم ایستاده و هم خفته اند








خاطراتی از گذشته مادر بزرگ

گذر گاهها و نماد ها ی ایل

سرزمین کاریان کهن قشلاق و خاستگاه باصری کلمبه ی اولاد حاجی عزیز، جنب آتشکده و قلعه گلی کاریان

کپ ,ان ,بوته ,های ,دود ,هم ,کپ کن ,میشود و ,دود ان ,و یا ,میر حسن

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ثبت شرکت خاص - ثبت ارزان شرکت باشگاه بدنسازی مادر هاست و دامین diepragerdia Brandy's collection شیمی دبیرستان ............ شیمی و آزمایشگاه ............ علمی و آموزشی tomcalanpay آرامش استخدام ساوه | سایت استخدام ساوه |ساوه